World News in Persian

روز تولدی که فراموشم گردیده بود.

عزیزی بسیار نزدیک  از ایران زنگ می زند :"  تولدت مبارک"تعجب می کنم !می پرسم"  مگر امروز چه روزی  است ؟" با خنده می گوید "چهل روز مانده به عید بیستم بهمن .یادت رفته حاج خانم  می گفت:"بومنم اوغلوم که یرده، گویده دایانمازده قرخ گون بایراما گالمش دنیایه گلده  سورالار عقله اولده!" "این پسر من که زمین وآسمان بند نمی شد چهل روز مانده به عید دنیا آمد بعد ها عاقل شد!"   تو میخندیدی و می گفتی هنوز هم عاقل نشدم .آخ  با چه محبتی بتو نگاه می کرد و ….

Читайте на 123ru.net